قصه عادت دیرینه


امشب از قصه دیرینه دنیای شما می گویم

از هیاهوی شبی در وزش وحشی باد

بر پیکره شهری سست

بر هیمنه خاکی آدمهایش ...


دست ها در جیب و

چشم ها رو به زمین

هیچکس را انگار

سر جنگی نیست با این طوفان


شانه رهگذران لرزان

و زبان پشت حصار دندان...


باد مغرور به این وحشت سنگین سکوت میتازد 

وقتی از مردم این شهر کسی

پاسخ سیلی طوفان را با 

ناسزا حرفی و پرخشم نگاهی

نمیداد جواب.


آخرین ضجه خود را زد باد

و کلاه نو کودک را

پیشکش کرد به ابر

پسرک در پی باد

آسمان شاد که : "آه ... زندگی رخت نبسته است از این شهر هنوز!"


شب دگر خسته و طوفان خسته

پسرک نومید باز همپای پدر !


آسمان نومید از جسد خفته شهر

ابر میگرید بر قصه غصه دیرینه شهر ...




نظرات 32 + ارسال نظر
نامحرمانه جمعه 28 آبان 1389 ساعت 07:07 ق.ظ http://namahramaneh.blogfa.com

کو صدایی که به شب آویزد ؟
تلخ اما زیبا بود
ازت ممنونم...

نامحرمانه جمعه 28 آبان 1389 ساعت 07:10 ق.ظ http://namahramaneh.blogfa.com

ضمنا سارای عزیز
خوشحالم که تجربه هاتو دوست داری
وقتی چیزی رو مینویسی
تمام احساستو نوشتی
شاید بعدا بتونی زیبت ترش کنی
اما هرگز حذفش نکن
با نظرت برای پست قبلی کاملا موافقم

خوشحالم که کسی حرفمو می فهمه

نامحرمانه جمعه 28 آبان 1389 ساعت 07:14 ق.ظ http://namahramaneh.blogfa.com

با اجازتون لینکتون کردم
اما متاسفانه چون شما بلاگ اسکای هستید
من به روز شدنتونو نمیتونم متوجه بشم

ممنونم
شما رو هم در اولین فرصت لینک می کنم

رفیق نیا جمعه 28 آبان 1389 ساعت 12:30 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

سلام
::::::::
گاهی اوقات
چکیدهء باران برایم
فوران اشک می شود!
ومن
این غم را هرشب
به حرمت آبی چشم دخترک همسایه می بخشم.
گاهی اوقات نیز
بوران برف برایم
فوران اشک می شود!
ومن
این شوق را هرروز
به حرمت آبی چشم دخترک همسایه می بخشم.

شب وروزم ازآن کیست؟

من؟...

ویاچشمهای همسایه؟!!...
:::::::::
رفیق نیا

داود مرادی جمعه 28 آبان 1389 ساعت 06:35 ب.ظ http://http://www.sokouteshenidani.blogfa.com/

سلام سارای عزیز
ممنون از حضورت گرامی
شعر زیبایی بود
تجربه ی جدید و زبان تازه ای داشت
اما من کارهای قبلیت رو بیشتر دوست داشتم
شاد باشی و شاعر.

برزگر جمعه 28 آبان 1389 ساعت 06:37 ب.ظ http://tasepede.blogfa.com

سلام
خوندم شعر و با زبان موزونش
این روزا داری همه چیو امتحان میکنی!
امیدوارم به زبان دلخواهت برسی
و شعرت و دوست داشتم
ممنونم
موفق باشی

ممنون از نظرتان
ولی شعر نو موزون تجربه جدیدم نیست
کار های اینچنینی قبلا هم داشتم که در اینجا هم منتشرش کردم

محمدعلی حسنلو جمعه 28 آبان 1389 ساعت 06:51 ب.ظ http://poem-m.blogfa.com

سلام سارا
خواندم اثر اخیرت را
ممنون از دعوتت .

مهسا زهیری جمعه 28 آبان 1389 ساعت 11:36 ب.ظ http://www.mahsazahiri.tk/

سلام عزیز
خوبی؟
شعرت رو خوندم و لذت بردم
کار خوبی بود و تفکر پشت کلمات رو دوست داشتم
وزن هم خوب رعایت شده بود
ممنون

غزال مرادی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 07:07 ق.ظ http://degardisy2.persianblog.ir

سلام
سارای عزیز کارت را خواندم زبان شعر کمی رنگ قدمت به خود گرفته بود بیشتر می آیم ودر مورد ش صحبت می کنیم

اسحق فتحی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 09:56 ق.ظ http://dani7kel.persianblog.ir

سروده تان حال و هوای اشعار دهه 40 را برایم زنده کرد شاید تشابه شرایط حاصل این اتفاق باشد
باد مغرور به این وحشت سنگین سکوت میتازد
در این بند از شعرسکته ای وجود دارد که باید رفع شود سکوت و میتازد در پی هم بخوبی تلفظ نمی شوند.

امیر یزدانی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://yazdaniamir.blogfa.com

با سلام سارای عزیز
شعر زیبایی بود و مفهوم شعر هم زیبا با اینکه زبان شعر قدیمی بود با این حال خوانش شعر به جز در مواردی که در خوانش سکته ایجاد میکنه خوب بود .
تنها مسئله ای که میتونم بگم وقتی به پستهای قبلی مزاجعه میکنیم و زبان اون شعرا رو میبینیم این شعر یعنی یک عقب گرد هر چند زیبا هر چند خواندنی ولی فکر نمیکنم برای شاعری که بخواد برای مخاطب شعر بنویسه خیلی خوب باشه
شاعر باید در روند شعری خودش مخصوصن در زبان باید تحول ایجاد کنه مگر اینکه شما کلن بخواید در همین ژانر زبانی شعر بنویسید که دیگه اون بر میگرده به سلیقه و تسلط
ببخشید از زیاده گویی
شاد باشید به مهر

ع.کرمانی شنبه 29 آبان 1389 ساعت 12:18 ب.ظ http://khenj.mihanblog.com

سلام

دیر آمدم ببخش

نه
این سارایی که می شناختم نبود
توی آزاد خیلی بهتر داشتی پیش می رفتی

نظر نمی دم
منتظر کار بعدیت می مونم
به روزم

برقرار باشی

علی اکبر لطفی یکشنبه 30 آبان 1389 ساعت 06:41 ب.ظ http://www.lotfi61.persianblog.ir

سلام ودرود
از سرزدن ها و دعوت های شما ممنون
این پست شما رو خوندم و استفاده کردم
جالب بود و قابل تامل
بروز شدی بی خبر نذار
در پناه حق

امیر نظام دوست دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 07:26 ق.ظ http://sokoot-e-kavir.blogfa.com

سلام گرامی
ممنون از اینکه مرا به خواندن شعری زیبا دعوت کردید .
نیمایی خوبی بود
فقط بعضی جاها سکته داشت
موفق باشی

شاید باران ببارد . . . دوشنبه 1 آذر 1389 ساعت 12:31 ب.ظ http://barinamira.blogfa.com/


سلام درود به سارای عزیزم

همه جای شعرت را دوست داشتم

ولی پایانش لحن تو نبود

گرچه این زبان شعری دیگری از تو بود ..

ولی دوستش داشتم ..

کامران سه‌شنبه 2 آذر 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://loco.blogfa.com

چه کسی خواهد دید
مردنم را بی تو ؟
بی تو مردم ، مردم
گاه می اندیشم
خبر مرگ مرا با تو چه کس می گوید ؟
آن زمان که خبر مرگ مرا
از کسی می شنوی ، روی تو را
کاشکی می دیدم

"حمید مصدق"
###
شعرتون یه مشکل داره...انگار ویرایشش نکردی.میشه کوتاهتر از این بشه.

احسان محسنی (ققنوس) چهارشنبه 3 آذر 1389 ساعت 11:55 ب.ظ http://emghoghnoos.blogfa.com

سلام
شعر خوبی بود و با تفکر نوشته شده بود فقط زبان شعر چند سال جا مونده بود من این رو ایراد نمی دونم اما یک مقدار به بدنه شعر و برداشت معنایی از شعر لطمه وارد می کنه.




با سپیدی کوتاه به روزم و چشم انتظار

زهرا پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 10:39 ب.ظ http://tiristan.blogfa.com

سلام

خیلی زیبا بود عزیزم

با شعری از حسین پناهی به روزم

آمدنت را چشم انتظارم...

زهرا پنج‌شنبه 4 آذر 1389 ساعت 10:44 ب.ظ http://tiristan.blogfa.com

سلام زیبا بودمثل همیشه

به روزم و آمدنت را چشم انتظارم

بهرام خلیلی جمعه 5 آذر 1389 ساعت 01:29 ب.ظ http://www.borhan1362.blogfa.com

سلام شاعر

بیکران لذت بردم خیلی عالی بود

سبز بمان

رویاباقری یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 12:29 ب.ظ http://royabagheri.blogfa.com

×اینروزا حتی چیزایی که می بینم رو باور نمی کنم چه برسه به شنیده ها!

×می تونی سراغم رو از بارون بگیری ... البته اگه بباره! البته اگه سراغی مونده باشه!

×دنبال عروسک پنج سالگیم می گردم...

و با غزلی به روزم

رضا یوسف زاده تهرانی یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 08:03 ب.ظ http://rezatehranii5.blogsky.com

سلام.با شعری تازه از خودم به روزم و منتظر نقد و نظر شما
با احترام.

فرزاد رنود دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.armud.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتت عزیز
شعری بود که تونسته بود به نحو احسن ذهنیتتون رو خالی کنه امما شما که زیاد نوشتید باید بهتر از همه بدونید که جنبه زیبایی کار هم به نوبه خود مهمه ولی این جنبه احتمالن روش کم کار شده بود
دوستانه: یه بار دیگه این شعر رو روتوش کنید
پویا باشید

علی اکبر لطفی سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 07:59 ب.ظ http://www.lotfi61.persianblog.ir

سلام ودرود
جالب بود و قابل تامل
خواندم و استفاده کردم
شما را به خواندن دو غزل و رباعی دعوت می کنم
در پناه حق

وحید پورزارع چهارشنبه 10 آذر 1389 ساعت 12:50 ب.ظ http://zhitons.blogfa.com

صبح
راس باز شدن چشمهات خواهد بود
تا من امانت آسمان را برگردانم
و این زندگی ی شاعرانه ای ست
که تنها تو
می توانی درکش کنی .

با شاعرانه به روزم

رضا یوسف زاده تهرانی چهارشنبه 10 آذر 1389 ساعت 08:25 ب.ظ http://rezatehranii5.blogsky.com

سلام دوست گرامی.
ممنون از حضورت
و همچنین از لطفت.
شعر شما هم زیبا بود مثل همیشه

نارون جمعه 12 آذر 1389 ساعت 01:39 ق.ظ http://waitformoment.blogsky.com

گاهی کلام ذاتن سنگینه گاهی نوع کلام به ظاهر سنگینه...نمیدونم کدوم سنگینی حقیقتن میریزتم...
شاید بی ربط باشه ولی سردی مردمی که تو کلامت بود منو یاد این شعر انداخت...
سلامت را نخواهند پاسخ گفت...
سرها در گریبان است...
زمستان است...
زمستان است.

رفیق نیا چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 01:53 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

سلام

هرسال محرم می رسد ومانمی رسیم!

هرماه که محرم نمی شود تا ما برسیم!

دعوتید به خودآیی!!!

لحظه هایتان عاشورایی!

حمدالله لطفی چهارشنبه 17 آذر 1389 ساعت 11:33 ب.ظ http://shabanehaye-bito.blogfa.com

سلام ودست مریزاد...






























.

کولی پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 01:45 ب.ظ http://jalilaskari.persianblog.ir/

سلام.

مدتی هست که کرهای شما رو دنبال میکنم.خوشحال میشم نظر شما رو در مورد کارهام بدونم.

علی اکبر لطفی پنج‌شنبه 18 آذر 1389 ساعت 06:43 ب.ظ http://www.lotfi61.persianblog.ir

سلام ودرود
دعوتید به خواندن دوغزل و رباعی
در پناه حق

ehsan mohamadi دوشنبه 13 دی 1389 ساعت 02:17 ق.ظ http://rafighebivafa.blogfa.com

zibast va tasir gozar
Va Azad...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد