توقع بیجا

وقتی قشنگترین و زیباترین چیزها رنگ باخته اند ،

 چه خنده دار است که می خواهم تو ...

تو بهترین و زیباترین من

 برایم سبز سبز بمانی...

 

وقتی بیرنگ ترین چیز ها

در این دنیا صد رنگ دارند ،

 چه انتظار بیهوده ای است

 که می خواهم تو هنوز هم

 برایم یکرنگ بمانی.!

 

سرنوشت

اصلا نمیدونم چی میخوام بگم ؟؟

اصلا نمیدونم واسه چی باید چیزی بگم ؟

میدونم که هیچوقت نتونستم خوب بنویسم اما

دستم با سماجت تمام میخواد قلم به دست بگیره و بنویسه

از چی قراره بنویسم نمیدونم شاید از  تو ... از تو که ...

نه... میخوام باز از خودم و از این زندگی بنویسم :

ای کاش ما آدم ها هیچوقت بزرگ نمیشدیم

کاش همیشه تو دنیای بی خیالی خودمون می موندیم

یک زندگی آروم و بی دغدغه ...

زندگی ای که تمام دنیات میشه یه چرخ

 که ولش می کنی تو خیابون و

با یه چوب می افتی دنبالش...

اما همینکه بزرگ شدی این زندگیه

 که تو رو میندازه توی یه چرخ و

ولت می کنه تو سرنوشت ...

سرنوشت ننوشت ...

اگر نوشت بد نوشت ...

اما باور کن  سرنوشت را نمی توان از سر نوشت ...

باز هم دلتنگی

باز دلتنگی و دوای دلتنگی ... شعر .


غربت را حتما نباید لای الفبای شهری غریب بیابی

و یا جایی پشت لحظه های آشنا .!!

همین که عزیزت نگاهش را

به دیگری تعارف کند

کافیست تا  تو غریب شوی.!!!

*********************************

آنچه هستیم

هدیه ی خداوند است به ما

و آنچه خواهیم شد هدیه ماست به خداوند .!!!

*******************************

آنجا که چشمــان مشتاقـــــی

 برایت اشک میریزد ،

 زندگـــــــــی

به رنج کشیدنش می ارزد.

****************************