«فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ...» سوره فتح آیه 26 ـــــــــــــ از فروردین 10 روزی نگذشته بود که زیر باران همیشگی شمال ، نزول اجلال کردم!! شدم سین هشتم سفره جنگل و دریا ... سینی که تنها صفتش "آرامش" بود و تنها چیزی که نداشت ، اتفاقا همان "آرامش"! از همان اول حیاط بازی بچگی هام صحن های بی انتهای حرم بود و همبازی هام کبوترها ... چند وقتی هم این اواخر مهمان انار و زعفران و ستاره بودم ... کویر "شاعر" که نه ، دیوانه ام کرد و پس فرستادم به همان جایی که بودم ... همین. در ضمن استفاده از مطالب تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است .در غیر اینصورت "پیگرد قانونی" را نمیدانم ، اما " گناه" ،،، حتما دارد! شعر ها و دست نوشته های سکینه تاجی