لبخند ژوکوند

از حرف هایت همانقدر را نمی فهمم 

که درخت از آسمان !

و همانقدر می فهمم از چشم هایت

که گندم  زمین را!


سکوت می کنم و گوش می دهم

به همه حرف هایی که قرار است نزنی! 

و اعتراف هایی که با هر ضربه قاضی کمرنگ تر میشود.


دلت که گرفته باشد 

می دانم ، صداقت،  کاری از پیش نمی برد !

حرف میزنم

تا با هم

به شاخهای روی سرم بخندیم...

و بعد آنقدر غرق صورت خندان هم شویم

تا گریستن را 

در انتهای چشم های ژوکوند کشف کنیم !



پ ن :

این یک "شعر" نیست (شاید!)

در یک لحظه تصمیم گرفتم یه چیزی اینجا بنویسم و این کلمات بدون هیچ ویرایش و ویراست قبلی اینجا نوشته شدن!

سستی کار رو به گردن من و این شعر نندازید !

بگذارید به حساب یک دلتنگی عصرانه!!

نظرات 38 + ارسال نظر
داود مرادی پنج‌شنبه 29 مهر 1389 ساعت 06:53 ب.ظ http://http://sokouteshenidani.blogfa.com/

درود سارا خانم
آمدم برای دعوت
شعرت را نیز خاندم
زیبا بود
ممنون
با شعری به روزم
با احترام دعوتید.

سارا جمعه 30 مهر 1389 ساعت 01:57 ق.ظ http://vandida.blogfa.com

سلام سارا بیا پیشم

غزال مرادی جمعه 30 مهر 1389 ساعت 08:52 ق.ظ http://DEGARDISY2.PERSIANBLOG.IR

سلام
کم کم دارم پیشرفت را درشعرت احساس می کنم وچند نکته ای که در مورد شعرت به ذهنم رشید را می نویسم وچند حرف کلی
قیاس های ابتدایی شعرت ماهرانه نیست چون اصولن باید دید قیاس به چه منظور وبا چه دیدگاهی صورت می گیرد
فعل "نزنی"برای سطر"همه حرف هایی که قرار است نزنی! "فعل مناسبی نمی باشد بهتر است فعل "بگویی"را جایگزین کنی
ورود "چشم های ژکوند "کاملن غیر عادی است آن هم در انتهای کار که مخاطب هیچ فکری برایش نکرده است
چند نکته کلی:
شاعر باید اول دیدگاه منسجمی داشته باشد تا بتواند از این طریق عواطف ومسائل بشری واصولن هرچه به عنوان موضوع شعری مطرح می شود را بیان کند واین امر صورت نمی پذیرد مگر بوسیله زیبایی شناسی واستفاده از عناصر زیبایی کلام بازیهای زبانی ،صناعات ادبی وفرم

سلام
وممنون از نظرت غزال عزیز
روی فعل "نزنی" هنوز تاکید دارم .
درباره لبخند ژوکوند هم که می گی بی مقدمه وارد اخر کار شده باید بگم قصدم از اول هم همین بود . شاید یک غافلگیری یا نمی دونم چیزی تو همین مایه ها...

اما درباره قیاس های ابتدایی شعر باهات موافقم
راستش رو بگم ....
این نوشته (که اسمش درست و حسابی یک شعر منسجم نیست) دیشب در یک آن و دقیقا پشت مانیتور اتفاق افتاد و همیجا نوشته شد
بدون ویرایش و ...

ممنونم ازت غزال عزیز
بخاطر دقتت

سی ما جمعه 30 مهر 1389 ساعت 10:25 ق.ظ http://30manozari.blogfa.com

گریستن در انتهای چشمهای ژکوند

برزگر جمعه 30 مهر 1389 ساعت 12:44 ب.ظ http://tasepede.blogfa.com

سلام سارا جان

با کمی ویرایش مخصوصن بند های ابتدایی شعر خوبی میشه
من درک کردم
ولی باید ارتباط عمودی و بیشتر در شعر حس کنیم

سری بزن
به روزم

رفیق نیا جمعه 30 مهر 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

سلام
خواستم بعد امشب که می خوام به روز بشم بیام ولی گفتم یه سری بهت بزنم وبعدن سرفرصت برای یه آپ دیگه دعوتت کنم

ندیده چشمهایت را برای معامله ای سودآوردعوت می کنم
نشنیده حرفهایت رابرای جشن این معامله درخواست می کنم
و نشده می خواهم دراین جشن به همه ی واژه هاعرض شوم:
من شاعرنبودم چشمهای تو مراشاعرکرد
من نقادنبودم حرفهای تو مرا نقاد شعراهایم کرد
من آدم نبودم دستهای تو مرا وادارکرد که آدم شوم.

لحظه هایت طلایی!

رضا شیبانی جمعه 30 مهر 1389 ساعت 02:05 ب.ظ http://www.rezasheibani.parsiblog.com/

سلام
حتی اگر به حساب یک دلتنگی عصرانه هم بگذاریم باز نقاط قوت کارهای قبلی تون رو داشت.و البته لغزش های کارهای قبلی رو هم.(انصاف ندیدم بگم نقاط ضعف)

داود مرادی جمعه 30 مهر 1389 ساعت 06:55 ب.ظ

سلام سارای عزیز
ممنون از حضور مهربانت و محبتت
سپاس دوست خوب من.

احسان محسنی (ققنوس) جمعه 30 مهر 1389 ساعت 07:50 ب.ظ http://emghoghnoos.blogfa.com

دلت که گرفته باشد

می دانم ، صداقت، کاری از پیش نمی برد !

حرف میزنم

تا با هم

به شاخهای روی سرم بخندیم...

و بعد آنقدر غرق صورت خندان هم شویم

تا گریستن را

در انتهای چشم های ژوکوند کشف کنیم
....................

سلام شعر خوبی بود اما تمام قدرت شعر تو بندهای آخر بود

شبیه این بود که برای یه پایان بندی خوب یه مقدمه متوسط استفاده کنی که از پس این کار خوب بر اومدی لذت بردم از خوندن کارت

مهسا زهیری جمعه 30 مهر 1389 ساعت 11:44 ب.ظ http://wildmaneater.blogfa.com

سلام عزیز
اتفاقا شعر خوبی بود و لذت بردم
موفق باشی

رفیق نیا شنبه 1 آبان 1389 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

سلام
ماسبلان راخوب می شناسیم اوازما خیلی بزرگتراست
مابه اوافتخارمی کنیم...
دعوتیت به عاشقانه های سبلان
لحظه هایتان عسلی!

((فردین)) شنبه 1 آبان 1389 ساعت 02:02 ق.ظ http://www.khalse.com

سلام و اینا...

با "هپروت دوست داشتنی" و 5 تایی ها+خبر افتتاح فوتو وبلاگ به روزم!

بخش فوتوبلاگ:سیاه و سفید هایی که ثبت کرده ام...

بخش فیلم : معرفی 5 فیلم معمولی اما خاص؛

بخش کتاب : 5 کتاب از دیروز و امروز؛

بخش موسیقی: معرفی 5 موسیقی راک ایرانی از گروه های زیر زمینی+دانلود

بخش دکلمه: 5 شعر با صدای شاعران معاصر

و بخش شعر: یک ترانه کوتاه و قدیمی

قابل بدونید و سری بزنید،در غیر اینصورت بابت اشغال فضا حلال کنید...

صبا آقاجانی شنبه 1 آبان 1389 ساعت 09:08 ق.ظ http://teflakdeleman.blogfa.com/

سلام سارا جان
ایشالله هیچ وقت دلتنگ نباشی ولی خب مزیتهای این دلتنگیها اینه که ما می تونیم اشعار قشنگی ازت بخونیم
کاملا حال و هوای شاعر و میشد تو شعر حس کرد
لذت بردم عزیزم
ممنون از دعوت
موفق باشی

اسحق فتحی شنبه 1 آبان 1389 ساعت 09:32 ق.ظ http://dani7kel.persianblog.ir

درود ...
این سروده چه شما شعرش بنامید یا نه! دارای روح شاعرانگی میباشد و شعر است و به گمان من موفق است ...برقرار باشید

رسول شنبه 1 آبان 1389 ساعت 02:18 ب.ظ http://www.didar68.blogfa.com

سلام سارای عزیز
مطلع شعرتون بسیارخوب بود لذا مقطع خوبی به همراه خواهد داشت و همینطور هم هست....

علی اکبر لطفی شنبه 1 آبان 1389 ساعت 04:36 ب.ظ http://www.lotfi61.persianblog.ir

سلام ودرود
از دعوت شما ممنون
کار بسیار جالب شما را خواندم ولذت بردم
از اینکه دیر آمدم شرمنده
مدتی بود که از این دنیای مجازی دور بودم
در پناه حق

محمدعلی حسنلو شنبه 1 آبان 1389 ساعت 09:54 ب.ظ http://poem-m.blogfa.com

سلام سارا .
مدتها بود که نیامده بودم به وبلاگت .
به نظر من هم شعر خوبی خواندم از شما و حس می کنم داری حسابی پیشرفت می کنی . با بخشی از حرفهایی که غزال عزیز نوشته موافقم .
بیشتر بنویس دوست من .
موفق باشی

بهرام خلیلی شنبه 1 آبان 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://www.borhan1362.blogfa.com

سلام عزیز
بنظرم اینی که خوندم واقعا یه شعر بود نه یک بهونه ی دلتنگی
محور عمودی وتشبیهات خیلی حرفه ای و صمیمانه در جهت سیر صعودی شعر آفرین
درود بازم خبرم کن تا لذت ببرم
سبز بمان

قربان بهاری یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 09:25 ق.ظ http://ghorban-bahary.persianblog.ir

سلام
متاسفانه وقتی چیزی رو منتشر می کنید منتشر می کنید پس چیزی رو منتشر کنید که از منتشر کردنش رضایت کافی رو داشته باشید
من یک شعر خوب با شروع مناسب ضرب آهنگ مناسب و پایان بندی خوب خوندم و لذت بردم
موفق باشید

خودم نوشت یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 10:07 ق.ظ

سلام به همه دوستان عزیز

ممنون از این همه لطف ...

ممنون

محسن پوراسماعیل یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 02:17 ب.ظ http://www.ayaye.blogfa.com

سلام
ممنونم از دعوتت
دلنوشته شما را خواندم
صافی و صداقتش
رنگ و جلای خاصی به شعر داده بود
بدرود

فرزادرنود یکشنبه 2 آبان 1389 ساعت 03:29 ب.ظ http://www.armud.blogfa.com

بدون هیچ اغراقی زیبا بود
مخصوصن اول کار
از حرف هایت همانقدر را نمی فهمم

که درخت از آسمان !

و همانقدر می فهمم از چشم هایت

که گندم زمین را!
گرم وزنده باشید

امیر یزدانی دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 11:12 ق.ظ http://yazdaniamir.blogfa.com

با سلام سارای گرامی
اول ممنون از دعوتت
دوم با این حرف خیلی موافق نیستم کسی که شعر میگه همینکه شعری به ذهنش رسید و نوشت رو ویرایش نکرده و با عجله تو وبلاگ و در معرض دید بزاره چون به عقیده خودم شعرو مطلبی کهنوشته میشه رو باید برای چند روز کنار گذاشت و یگاهی دوباره به کشفهای جدیدی در شعر میرسید که میتونه شعر رو بهتر کنه
این شعر خوب بود مقیشه بین نفهمیدن و درخت و آسمان و همچنین سطر بعد میتونست جایگزین بهتری داشته باشه با نزنی در شعرت موافقم و در سطر بهد میتونستی اینطور بنویسد که
و اعتراف هایی که با هر ضربه قاضی کمرنگ تر میشوی
میدانم رو قبل از صداقت اضافه دیدم نبودنش به خوانش روان و موسیقی شعر بیشتر کمک میکنه
و همچنین در سطرهای آخر
حرف میزنیم
تا با هم
آنقدر به شاخهای روی سرم بخندیم
تا گریستن را
در چشمهای ژوکوند کشف کنیم
چون به نظرم آوردن انتها برای چشم زیبا به نظر نمیرسه البته میشه در چشم عمق و در نگاه عمق رو دید ولی انتها کمی غریبه
از زیاده گویی و جسارتم پوزش میخوام
شاد باشید به مهر

زنی دیگر دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 04:37 ب.ظ http://another-woman.blogsky.com

:-)

زهرا دوشنبه 3 آبان 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://tiristan.blogfa.com

سلام عزیزم

فوق العاده بود

ببخش دیر اومدم

شاید باران ببارد . . . سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 12:31 ق.ظ http://barinamira.blogfa.com/


سلام و درود بی کران به دوست عزیزم سارا ..

باید چیزی را اعتراف کنم ..

من به صورت سریالی و پشت سر هم شعر هایت را دوست

دارم .. الان که برای خواندن سروده ی جدیدت آمدم ..

دریافتم قلمت را دوست دارم و جوری طرفدار قلمت هستم

چیز دیگری برای توضیح نیست .. درود بر تو

شاید باران ببارد . . . سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 12:33 ق.ظ http://barinamira.blogfa.com/

می خواهم لینکت کنم ...

اگر می شود نام لینکت را برایم بفرست ..

حسن نصر(سیاووش) سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 01:17 ق.ظ http://hezareyeghoghnoos.blogfa.com

سلام

باغزلی به روزم ومنتظر حضور سبز وگرم شما هنرمند فرهیخته هستم.
هزاره ی ققنوس

صدیقه حسینی سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 02:00 ب.ظ http://ghazalgije68.blogfa.com

سلام سارای عزیز
این قسمت کشف خوبی داشت:
و بعد آنقدر غرق صورت خندان هم شویم
تا گریستن را
در انتهای چشم های ژوکوند کشف کنیم !
کشفی که یا در سطرهای دیگه نیست یا خیلی کمه
بهرحال از خوندنت لذت بردم
باز هم خبرم کن
برقرار باشی




گلاره چگینی چهارشنبه 5 آبان 1389 ساعت 07:25 ب.ظ http://g-elareh.blogfa.com

به طور کاملا اتفاقی اینجا رسیدم و شاید در دیدار های بعدی بیشتر در مورد شعر حرف بزنیم .. فعلا از آشنایی با تو خوشوفتم
.
.
.
با درود و احترام فراوان

سلام
قبلا در گرگ و میش با هم بوده ایم ....

farshid جمعه 7 آبان 1389 ساعت 08:57 ق.ظ http://afkari.persianblog.ir/

سلام دلتنگی عصرانه ات هم مثل بقیه ی شعرهات بسیار زیبا بود

غزال مرادی جمعه 7 آبان 1389 ساعت 11:43 ق.ظ http://degardisy2.persianblog.ir/

سلام
با " دنیا سلسه مراتب خودش را دارد " به روزم
نقد وحضورتان راسپاس

وحید پورزارع جمعه 7 آبان 1389 ساعت 06:34 ب.ظ http://zhitons.blogfa.com

لوور اتاق توست
با نورپردازی ی چراغ مطالعه ای که
نیمه ی تاریک صورتت را به ماه تحمیل می کند .
به مردمان آن .....


به روزم

طه دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 06:08 ب.ظ http://m-rajabi.com

______________________________________________________________
________________دوست داردم دست کنم تو . . . مو . . .هات_______________
______________________________________________________________

طه دوشنبه 10 آبان 1389 ساعت 07:04 ب.ظ http://m-rajabi.com

______________________________________________________________

_________________دوست دارم دست کنم تو . . . مو . . .هات_______________

______________________________________________________________

محسن پوراسماعیل سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 02:33 ب.ظ http://www.ayaye.blogfa.com

درود

با دو شعر ابانی به روزم و یک خبر بد

گویا همیشه باید بنویسم و لذتش را زمانی حس کنم که شما با محبت به ان نگاه می کنید.

منتظرم

امیر یزدانی سه‌شنبه 11 آبان 1389 ساعت 06:58 ب.ظ http://yazdaniamir.blogfa.com

با سلام خانم سارای گرامی
با گریزی ناگزیر به روزم و منتظر نقد و نظرهای سازنده شم
شاد باشید به مهر

امیر نظام دوست چهارشنبه 12 آبان 1389 ساعت 11:01 ق.ظ http://sokoot-e-kavir.blogfa.com

سلام گرامی
هرچه بود ، حرفهای زیبایی بود .
موفق باشید .
با غزلی به روزم ، خوشحال خواهم شد سری بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد