آدم برفی بی حواس


چه فرقی می کند روی بلندترین جای جهان باشم و شعر بخوانم 

یا در قعر چاهی ضجه بزنم

وقتی حواسی را که توی مشتت بود و پرت کردی ،

پیدا نمی کنم !

 

به هویج دماغم نخند و به دکمه ی چشمهام ...

آنقدر در یکرنگی چند روزه زمستانی ات غلت زدم

حالا آدم برفی بزرگی ام

که سالهاست هر چه زیر آفتاب رنگ به رنگ پاییزی صورتت قدم می زنم

آب نمیشوم ...


آدم برفی بی حواس ، تابستان سرش نمی شود

پس بی فایده است شالگردنش را محکم تر گره می زنی که یخ نکند!

کاش محبتت توی گلوم گیر کند ...

من محتاج یک سرفه ام برای تکاندن این همه برف از صورتم ...


نظرات 41 + ارسال نظر
سودابه یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 03:08 ب.ظ

دلخوشیم به تکاندن برف از شانه ادم برفی ها ...

شیشو یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 03:16 ب.ظ http://shishu.persianblog.ir

و شاید یک نوازش برای تکاندن برفها . . زیبا بود . .

میترا یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 03:19 ب.ظ http://www.mitrashokri.blogfa.com

چقدر شبیه این آدم برفی تام سارا! اما تکاندن برف از شانه آدم برفی مگه دردی رو دوا می کنه! به چی دلخوش باشیم دیگه!

رفیق نیا یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 03:44 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

سلام
ممنون ازدعوتت
حس عجبی پیدا می کنه آدم وقتی درگرمای تابستان به آدم برفی فکرکنه...غافلگیرم کردید
حواسم نبود فصلی بنام زمستان هم دارم
شعرای شما کمابیش به فکرواندیشه من نزدیکه...تبریک

آدم برفی ها کلاه سرشان نمی رود اگرهم برود بدانیداین کلاه روزی برداشته خواهد شد

لحظه هایت بیت درجه سانتی گراد!!!

peter یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 04:19 ب.ظ http://superset.blogfa.com/

آنگاه که غرور کسی را له می کنی،

آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،

آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،

آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،

آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،

آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم،دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟.

بسوی کدام قبله نماز می گزاری که دیگران نگزارده اند؟

آنگاه که کسی غرورم را له می کند
آنگاه که کاخ آرزو هایم را کسی ویران می کند
نگاه که شمع امیدم را کسی خاموش می کند

آنگاه که حتی گوششان را می بندند تا صدای خرد شدن غرورم را نشنوند،

دست هایم را رو به آسمان می گیرم و می گویم کاش من آخرین نفری باشم که این چنین به سرش می آورند ...

اسحق فتحی یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 04:29 ب.ظ http://dani7kel.persianblog.ir

آفرین زیباست بسیار زیبا این سروده دوست داشتنی ترین سروده تان بود به گمان من زبان ساده و پرهیز از پیچیدگی های زبانی مهمترین عنصر این سروده است زنده باشید

داود مرادی یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 05:08 ب.ظ http://httpsokouteshenidani.blogfa.com/


سلام بر سارای عزیز
ممنون از حضور گرمت
آفرین
لذت بردم
پیشرفت واقعن محسوس است
نسبت به کار های قبلیت یک پله بالا تر رفته ای
اما فقط جسارتن یک نکته
به نظر من اگر نقش اول این متن را که همان آدم برفی ست برداریم به نظرت چه می شود؟شبیه شعر عروسک سهراب که شعر در مورد عروسک است اما حتا یک بار هم از این کلمه استفاده نکرده
همانجا که میگویی دماغ هویجی خود به خود ذهن خواننده می رود سمت آدم برفی
این فقط نظر من بود
در کل لذتش را بردیم
شاعر زی دوست خوب من.

یواش یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 06:27 ب.ظ http://yavash.persianblog.ir

...
واقعا آدم برفی ...نه ...آدم بزرگی شدی
تو دیگه زیر هیچ آفتاب رنگ به رنگی آب نمی شی!...

[ بدون نام ] یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 07:04 ب.ظ http://zhitons.blogfa.com

salam sara
khobi ?
nemidonam chera natonestam farsi benevisam
ba sheret hal kardam ama ebtedash ghodratmand nabood
az be havije damagham nakhand kar shoro mishe
mer30 az davatet

rasti saite adabi va farhangiye gorgomish be zodi

www.gorgomish.ir

رفیق نیا یکشنبه 20 تیر 1389 ساعت 08:29 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

آدم برفی ها
بستنی تابستانی دردهان
شال گردنها رادرهوا می چرخانند
تا تب جوانه های هویج فروکش کند
ودگمه هاجایشان راپیداکنند!
آدم برفی ها
صف کشیده اندکه قدبکشند
قدکشیده اندکه بالاترازکاجها
به این فکرکنند که
لایه اوزون چندبخش است؟
وکدام بخش ازآن پاره شده است؟
***
آدم برفی ها
صف کشیده اند که ته بکشند
ازاین سوی زندگی
به آن سوی زندگی!!
***
آدم برفی ها واژه های کوچک منند؟
ویا من
یک آدم برفی گنده برایشان هستم؟
رفیق نیا
تقدیم به شاعرواژه ها!!!

ممنون از شاعر واژه ها !!!

مسیح دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 02:18 ق.ظ http://ashkeghazal.blogfa.com

سلام

با بهشت آتش به روزم و منتظر نگاه ارزشمند شما......

با احترام

farshid afkari دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 03:40 ق.ظ http://afkari.persianblog.ir/

سلام
زیبا بود نسبت به پست قبلیت دارای انسجام و پیوستگی بسیار خوبی بود ... تشبیه ها و تعابیر در خیال مخاطب اثر زیادی داره و افق دید شعر هم قابل تامله پیروز باشی

http://shohodi.blogfa.com/ دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 03:18 ب.ظ http://http://shohodi.blogfa.com/

http://shohodi.blogfa.com/

بایک زبانحال البته با زبانی الکن بروزم و منتظر حضورو نظر سازنده شما

سها تابان دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 04:38 ب.ظ http://www.sohataban.blogfa.com

سلام
خب شعرت خیلی بهم چسبید. یعنی نسبت به قبلی یه یکدست تر بود وضربه ی آخر شعرت که راز گشای ست.
فقط ۲ تا نکته:
با اینکه شروع شعر خیلی خوبه اما در راستای تم شعر و ادم برفی نیست.ای کاش مکانهایی رو پیدا کنی که با آدم برفی هم در ارتباط باشه.مثلا همون بند اول بلندترین جا...کوه.قله برف رو تداعی می کنه اما قعر چاه نه.. برای ادم برفی ات جهنم پیدا کن!
و بند آخر که دوستش داشتم. اگه صورتم رو نمی اوردی به نظرم بهتر بود. تکاندن این همه برف یعنی همون خالی شدن آدم از برف! و ایهام و ابهام قشنگی می ده برای پایان.
باز هم حرف دارم اما وقت ندارم. آها اون محبتت گیر کند زاید جالب نیست و تکراریه. می تونی چیزی دیگه پیدا کنی که گیر کنه در گلوی ادم برفی...بهش فکر کن . این بند خیلی دم دستی یه.

منتظر کارهای خوبت می مونم. و منو ببخش اگه جسارتی شد.


ماندگار باشی

ممنون از همه وقت و حوصله ای که می ذاری ...
ماندگار بمانی ...

سایه دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 05:08 ب.ظ http://gom-shodeam.persianblog.ir/

سلام سارا جان.شعرت زیبا بود ولی حس می کنم ۴ خط اول شعرت با ادامه اش غریب است.

سی ما سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 12:17 ق.ظ http://30manozari.blogfa.com


می لـــرزم و هـــم دمـــای آدم برفـــی
سرمــــا ، شب و پا بــه پای آدم برفی
در آن شب سرد برف ریزان ، تا رفت
من مانــــدم و شـــــانه های آدم برفی

زهرا سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 12:42 ق.ظ http://tiristan.blogfa.com

سلام عزیزم

آپم.یه سری بزن

الهه عاشق سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 09:36 ق.ظ http://www.tasveereeshgh.blogfa.com

سلام خانومی خوبییییییییییییییییییییی
بعد از مدتها دوباره برگشتم

منتظرم نذاری عزیز

___♥♥♥
__♥♥_♥♥آپم
_♥♥___♥♥آپم
_♥♥___♥♥_________♥♥♥♥آپم
_♥♥___♥♥_______♥♥___♥♥♥♥آپم
_♥♥__♥♥_______♥___♥♥___♥♥آپم
__♥♥__♥______♥__♥♥__♥♥♥__♥♥آپم
___♥♥__♥____♥__♥♥_____♥♥__♥آپم
____♥♥_♥♥__♥♥_♥♥________♥♥آپم
____♥♥___♥♥__♥♥آپم
___♥___________♥آپم
__♥_____________♥آپم
_♥_____♥___♥____♥آپم
_♥___///___@__\\__♥آپم
_♥___\\\______///__♥آپم
___♥______W____♥آپم
_____♥♥_____♥♥آپم
_______♥♥♥♥♥آپم

ع.کرمانی سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 11:06 ق.ظ

در ذهن آفتاب سوخته ام
آدم برفی های زیادی زندگی می کنند
که آفتاب را
نمی فهمند

(ایهام)

سلام بابت دیر آمدن مرا ببخش
گاهی زندگی سخت می شود دوست من...

در مجالی مناسب با« انگشت نقد کلیک» خواهم کرد

برقرار باشید...

محمدعلی حسنلو سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 01:28 ب.ظ http://poem-m.blogfa.com

سلام .
شعر قشنگی بود به خصوص پایان آن . البته هنوز بعضی چیزها در شعر شما وجود دارد مثل برخی توضیحات که گاهی به زیاده روی می کشد و یا بیان کردن دلیل برای بعضی چیزها که بهتر است این چیزها را به خود مخاطب واگذار کنی . برای مثال :
پس بی فایده است شالگردنش را محکم تر گره می زنی که یخ نکند!

این موضوع را در شعر باید به شکلی بیان می کردی دیگر نیازی به بیان علت نباشد . منظورم " که یخ نکند " است .
از دعوتت ممنونم . موفق باشی.

ممنون از نظرت و ممنون از راهنمایی ها و پیشنهادات جناب حسنلو
پایدار بمانید .

رضا شیبانی سه‌شنبه 22 تیر 1389 ساعت 09:31 ب.ظ http://www.rezasheibani.parsiblog.com/

سلام
تصویر بسیار زیبایی بود.اما ای کاش کمی محتوا هم به شعرهاتون بدین.واینکه اگه پاراگراف اول رو برداریم اتفاق خاصی نمی افته.
اما در کل باز هم می گم که تصویر ساز خوبی هستید.

رضا چهارشنبه 23 تیر 1389 ساعت 10:02 ب.ظ http://azsefr.blogfa.com/

سلام
خوبی؟
ممنونم که لطف کردی و اومدی نظرت رو مطرح کردی

امامی پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 12:42 ب.ظ http://www.hamidemami86.blogfa.com

سلام...خوبی سارا جان...ممنون از لطفت...فقط در گیر کارهای مختلف و خسته کننده هستم...از جمله اسباب کشی...ارادت همچنان باقیست...ییا علی

سها تابان پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 12:54 ب.ظ http://www.sohataban.blogfa.com

سلام

با شعری به دی روزم!

دعوتید... و به قول خودت با انگشت نقد کلیک کنید.

رفیق نیا پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.rafighnia.blogfa.com

آسمان ،

باران می بارد

زمین ،

گل می روید...

...ولی تو

نه آسمان باش!

نه گل

زمین باش

تا آسمان به ببارد

وگل ازتو بروید.

رفیق نیا

اعیادشعبانیه بردوستان مبارک

رویاباقری پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 05:05 ب.ظ http://toolooemah.blogfa.com

پاک محکومم کلاهت را که قاضی می کنی
شاعری یا با غزل ها صحنه سازی می کنی؟
.
.
.
طلوع ماه به روز شد.

مهسا زهیری پنج‌شنبه 24 تیر 1389 ساعت 05:58 ب.ظ http://wildmaneater.blogfa.com

سلام دوست

قرار است امروز اعتراف کنم :
سیب را من چیدم
و این یعنی اینکه به روزم
و شما دعوتید به خواندن شعر + چیزهای دیگر
--
خوشحال می شوم سری بزنید
--
با عشق و احترام
مهسا زهیری

تلخوووون جمعه 25 تیر 1389 ساعت 07:59 ب.ظ http://lost-one97.mihanblog.com

سلام
سطر اول شعر شدیدن اشنا بود برایم ...به هر حال شروع قوی و زیبایی بود

موضوع هم نسبتا جدید
ولی باز هم پردازش زیاد از زیباییش کمی کاسته
در عین حال شکی در شاعرانگی و زیبایی کارتان نیست و ارزشمند بود و از کارهای قبلیتان قوی تر
موفق باشی دوست گلم
دعوتید

مهسا زهیری شنبه 26 تیر 1389 ساعت 12:13 ق.ظ http://wildmaneater.blogfa.com

ممنون از حضورت سارا جان

گندم شنبه 26 تیر 1389 ساعت 07:12 ب.ظ http://gandomzare.blogfa.com

سلام سارای نازنین
امیدکه دل برفی ات با دست نوازشگری تلنگری چون عشق تکانیده گردد
قدمت خوش برای صدسال ها تنهایی ام

زهرا یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 12:27 ق.ظ http://iristan.blogfa.com

سلام عزیزم.آپم.یه سری بزن

هرجایی یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 12:31 ق.ظ http://cockeye.blogfa.com/

عادت دارم نظرها را خوب بخوانم و اینگونه آنها را که مانندم فکر میکنند بهتر از کارهایشان میشناسم.... نظرهایت برای سها تابان تامل برانگیز تر از کارهایت بود...
بهتر باش

سمانه اسحاقی یکشنبه 27 تیر 1389 ساعت 12:41 ب.ظ http://samaram.blogsky.com

اول عذر تاخیر مرا خواهشا! بپذیرید. باور کنید "نتوانستم" زودتر بیایم.
شعر بسیار روان و زیبا بود و ارتباطی غریب اما راحت را با مخاطب برقرار می کرد. فکر میکنم اگر به جای "بزرگی ام" از "بزرگی هستم" استفاده کنید بهتر میشود. یا بجای "گلوم" از گلویم".
به طور کلی زیبا بود و علاوه بر تخیل زیبای شعری مخاطب را به راحتی با خود مانوس می کرد.

م.نهانی دوشنبه 28 تیر 1389 ساعت 01:10 ب.ظ http://www.bighazloghafie.blogfa.com

هوای گرم دور سر آدم برفی شعر...

فرزاد رنود دوشنبه 28 تیر 1389 ساعت 06:57 ب.ظ http://WWW.ARMUD.BLOGFA.COM

"کاش محبتت توی گلوم گیر کند"
کار زیبایی بود واقعن لذت بردم
پایدار باشی عزیز

الهام باقری سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 08:14 ب.ظ http://www.elhambaagheri.blogfa.com

دیشب دوباره یاد و خیالت بهانه شد

این بار هم شروع غزل عاشقانه شد


سلام به روزم و منتظر...[گل]

ع.کرمانی چهارشنبه 30 تیر 1389 ساعت 11:29 ق.ظ http://khenj.mihanblog.com

سلام سارا
(نقد نمی کنم اما نظر می دم)
شعر نسبتا خوبی بود اما جای کار داره
بند اول شعر نیازی به باشم نداره
جای چاه می تونید دره بگذارید که به فضای کارتون بیشتر می خوره
وقتی حواسی را... خوب پردازش نشده و به کار ضربه می زنه

«دکمه چشمهام »موسیقی خوبی نداره و دکمه چشمانم شاید بهتر باشه
توی این دو مصرع «در یک رنگی چند روزه زمستانی ات»و«آفتاب رنگ به رنگ پاییزی صورتت» تتابع اضافاتی اتفاق افتاده که توجیه مناسبی نداره

باید از معنای خطی به حجم تمایل پیدا کنید
و اینکه توضیح ندید شعرتون رو بهتره

«محبتت توی گلوم گیر کند» دوباره موسیقی از بین میره
و...
با وسواس بیشتری به باز سرایی شعرت برو...

امیدوارم جسارت نشده باشه
با یه غزل به روزم
خوشحال میشم نظر بدید

برقرار باشید وشاعر

اول سلام
دوم ممنون از نظرات صمیمانه ات ...
سوم اینکه با احترام بگم اعتراضات وارد نیست !
چهارم اینکه شما خیلی تو بند موسیقی شعری هستید هااا ...
(وب های دیگه هم نظراتتون رو دیدم که به گاهی به موسیقی گیر می دین!!)
پنجم اینکه من اینجا سپید می نویسم . و واقعا موسیقی خاصی رو وارد کلماتم نمی کنم .
ششم بازم ممنون و خداحافظ

zahra چهارشنبه 30 تیر 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://asman 1389.blog fa.com

عالی عالی واقعا وب عالی داری خوشحال میشم اگه به منم یه سر بزنی ارزش رو داره

لیلا نوروزی پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 11:19 ب.ظ http://WWW.leilanoroozi68.persianblog.ir

سلام عزیز
با سگهای پوشالی بروزم

وحید پورزارع دوشنبه 4 مرداد 1389 ساعت 10:09 ق.ظ http://zhitons.blogfa.com

خبر دارم که بیداری و
به میدان مغناطیسی آغوشم عاشقی
اما این قانون
تنها دانشمندان را به خشم می ­آورد .

سلام
با شعر جدیدی با عنوان میدان مناطیسی به روزم

ابوذرپاکروان پنج‌شنبه 7 مرداد 1389 ساعت 08:32 ق.ظ http://abuzarpakravan.blogfa.com

سلام
بروزم
با
حال وهوای این روزهام
با
یه شعرقدیمی
مشتاقم به دیدارتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد