دستان تو که نباشند
هجوم اینهمه تنهایی را
تاب نمی آورد این اتاق.
زمان
روی دست ثانیه ها جان می دهد
فضا گم میشود
من میسوزم و سقف اتاق قندیل بسته است !
یادت که نرفته ؟
ما نقطه مسالمت فصل هاییم!
آدم برفی چشم های من
کلافه از آفتاب یک در میان روزگار
زیر سایه ی خورشید چشم تو
در خواب زمستانیست!
.... نوشت :
این تاخیر 3 ماهه نه تنبلی بود نه بی بهانگی ، نه ...
بهترین روزهایم در این چند ماه گذشت و حتی بدترین ...
اردیبهشت سراسر شادی بود و خرداد...
حیف که مشغله های پی در پی مجال نوشتن نداد.
نمیدانم در این همه مشغله و مشکل اگر کنارم نبودی
تکه تکه های وجودم را ، شکسته های دلم را
روی دست های چه کسی میریختم ، روی شانه های چه کسی گریه می کردم ؟
ممنون بخاطر بودنت ...
ممنون
زیبا بود!
آهای خورشید گرم بی تفاوت
نتابی، کم کمک بی تاب می شم
برای خستگی م آغوش وا کن
من آدم برفی ام، زود آب می شم
خواندمت عزیز
وبلاگ با کیفیتی داری
با افتخار لینک شدی
درود بر سارا.ت
سرود ه زیبایی بود آفرین بر شما تصویر سازی در سروده هایتان موفق است و حس شاعرانه کار را دو چندان میکند ممنونم از شما زنده باشید
سلام دوست من
این شعر شروع بسیار خوبی داشت
فقط می تونی کمتر هم از ترکیبات استفاده کنی
با ارادت
ممنون برای دعوت سارا .
نسبت به گذشته دارد تحولاتی در اثار شما اتفاق میفتد .
امیدوارم این اتفاق همچنان ادامه داشته باشد
موفق باشی .
داشتم فکر میکردم سارا تاجی چه کسی است ؟
بعد که امدم وبت متوجه شدم کهدوست قدیمی ما است که هویتش را فاش ساخته
شعر خوبی بود سارا گام بلندتری بود در شعرهایت
سلام ساریا عزیز
شعرخوبی ازت خوندم
ممنون ازت به خاطر این شعر قشنگ
درود.
حس زیبایی در سطرهای شعر جاری بود.
مانا باشید.
سلام
دلمون واسه شعراتون تنگ شده بود
من نقطه چین نگاه توام
وقتی ازتنهایی کلافه می شوی!
مرابخوان
من چین ابروی لبخند توام
وقتی ازتنهایی دستهایم را می فشاری
مرا نران
رفیق نیا
برای دعوت بازم میام
لحظه هایت صنوبر!
سلام سارا جان
شعر زیباتو خوندم و به دلم نشست
به خصوص این قسمت:
آدم برفی چشم های من
کلافه از آفتاب یک در میان روزگار
زیر سایه ی خورشید چشم تو
در خواب زمستانیست!
به روز شدم
از اومدنت خوشحال میشم
لحظه هایت آرام...
سلام
شعر خوبی خوندم مرسی
موفق باشید و باشید
با این همه
از یاد مبر که ما
-من وتو-
انسان را رعایت کرده ایم
به امید دیدار
سلام گرامی
ممنون از دعوتت ، موفق باشی
سارا عزیز
سلام
شعرت لحن روانی داشت و خیالی شفاف داشت.
لذت بردم
با مهر
سلام ودرود
از لطف شما و سرزدنهای شما ممنون
مثل همیشه پست زیبا
و قابل تاملی بود
خواندم و استفاده کردم
باز هم از حضور شما و دعوت شما ممنون
در پناه حق
قبل از همه ی نقد ها و نظر ها...یک جمله شاید تکراری: زیبا بود
و اما بعد...
روند نوشته تون خطیه...خظر بودنش به معنای عدم گره و یا بنا به تعریف عام تر اتفاقه...
نبود اتفاق نو یا به عبارتی دید نو به یک موضوع اتفاق می افته.
یادمون نره که اگه تو دنیای واقعی آدمها به دیوارها تکیه می کنند تو شعر این دیوارها هستند که به آدمها تکیه می کنند.
ببخشید. هدفم از گفتنش ژیشرفتتون بود. امیدوارم ناراحت نشده باشید.
موفق و پیروز با شید.یا علی.
در پناه یگانه معبود همیشه عاشق.
سلام
فصل سوزتابستان است
به خنکای زیرپای آینه قدم رنجه فرمائید
لحظه هایتان صنوبری!
بااحترام دعوتید به خوانش
بگو اسبان بی من بدوند
موفق باشید
سلام.خداحافظ
درود و تبریک بر تو...به خاطر دست هایی که تنهایت نمی گذارد...
سلام
من می سوزمو سقف اتاق قندیل بسته است
زیبا بود خواندم و لذت بردم
سلام سارای عزیز
ممنون از حضورت دوست خوبم
شعر منسجمی بود
شاد باشی و تندرست.
سارای عزیز حضورت سبز ... سلام
یادت که نرفته ؟
ما نقطه مسالمت فصل هاییم!
این گوشه شعر عالمی جدا بود ممنون از از زیبایی شعرت ..
راستی...
این فیلم عاشقانه هم ،
به سکانس پایانی رسید ..
با احترام دعوتید ...
با سلام واحترام
دعوتید به خوانش شعر
بعد از تو سه بار گریستم
سلام دوست عزیز
بلز هم از کار زیبای شما لذت بردم
موفق باشید
بغایت زیبا ...
باغزلی نرگسانه و چند شعر دیگه بروزم
امیدوارم ببینید ..
باعشق
چند تا از شعرهاتون رو خوندم
قشنگ بود
دستتون درد نکنه
بسیار لذت بردم
سبز بمان
سلام
خوشحال میشم تشریف بیارید و نقد و نظرتون رو به من بدید...
درود سارای گرامی
به روزم
با احترام دعوتید.
درود. با شعر فردا در وبلاگ منتظر نظرتون هستم
سلام دوست گرامی
با احترام
به روزم.
سلام دوست بزرگوارم. به روز شده ام با ستایش آلزایمرو گمشدگی و توضیحی در مورد شناسنامه ام.بدین وسیله دعوتید و بنده مشتاق بی تعارفی های شما.
با درود.
به روزم با چند شعر کوتاه.
و شما دعوت هستید.
.... سخن از نسیم هزار آرزوی فریباست،
.... و نشستن قاصدک بر دامن مردمی که در انتظار رهایی است.... تازه آبم که بشه برفا، مث اون قله مغرور بلندی، که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می خندی...
با سلام. دوست گرامی، پس از مطالعه بیانیه، در مسابقه ادبی ویژه ادیبان و شاعران شرکت کنید. لطفا به دوستان علاقمند و مستعد نیز اطلاع دهید تا در این فراخوان سراسری، شرکت کنند. منتظر حضور گرمتان هستیم.
بیایید به گلزار، به این نقطه اقبال، چو عشاق نوآموز، برآن نادره خورشید، قمروار بگردیم... ای دوست چرا به کوی عشق، گذاری نمی کنی؟
" ناز انگشتای بارون تو، باغم میکنه "
سلام به خواندن داستانی دعوتید
پشت حریم شب بوها سنجاقکی در سکوت دل به رویای پروانه شدن ابریشمی بسته که نمی داند سالهاست درپیله مرده...!
دایگودو