حتی در انتهای این مرداد
پاییز
رژ خوشرنگ لبهاش را
به رخ درختهای این خیابان می کشد !
ما همسایه همیم و هم سایه همین درختها.
باد که می وزد
همراه رقص برگ ها
شکوفه های تو از دستت می ریزد و
برگ های من از تنم ...
ما درختیم
شبیه درخت های همین خیابان ...
پاییز مهمان همیشگی چنارهاست !
پ ن :
* این روزهای قشنگی که در راه است مرا یاد دلبستگی هایی می اندازد که ...
** "رمضان" در ذهن کودکی من یعنی زمستان یعنی هوای سرد یعنی شبهای بلند
کمی طول میکشد که با رمضان تابستانی نوستالوژی بسازم!
***بلاگفارا تعطیل نکردم / لحظه های قشنگ این ماه را آنجا می نویسم (اولین لینک)
شبیه درختهای همین خیابان...
زیبا بود
ممنون از دعوتت
همیشه عاشقانه بنویس
سلام سارای عزیز
ممنون از حضورت
این ماه بر تو مبارک
شعر خوبی بود
بند اولت مرا یتد یکی ازشعرهای خودم انداخت:
" تو که کشیده ای دو چشمت را به رخ تمام سرمه ها "...
در بند اول به نظر من اگر " خوشرنگ لبهاش " را هم حذف کنیم گمان نمیکنم به شعرت آسیبی زده باشیم.
ادامه ی کارت خوب بود
ممنون
پیروز بمانی.
سلام
شعرتان زیبا بود و ماه تان مبارک
سلام روزبخیر
.
.
.
.
" من یک روسپی پرستم "
سلام
ممنون از لطفتون
من خودم که در حد پاسخ به سوال و این حرف ها نیستم.ولی تا جایی که بلد باشم از دوسصتان یاد می گیرم و خواننده ی همیشگی شعر هاتون هستم.
این شعر هم زیبا بود.
سلام سارا
ممنون از دعوتت.شعر زیبایی بود.لذت بردم.
برات آرزوی موفقیت دارم
سلام بانوی همیشه شاعر
سلام سارای عزیز
از دعوتتون ممنونم
و از اینکه به خواندن شعری زیبا دعوت شدم
درود بر شما
به نظر من "رخ" در خط چهارم اضافه است
باز هم ممنونم
موفق باشید
سلام سارا
...
پاییز مهمان همیشگی چنارهاست !
...
دوا گلی و باند استریل رو کجا گذاشتی ؟! ...نداری ؟!...پس برگرد فراموشخانه شاید اونجا گذاشتی ؟!...
سلام
سفره ای باز است
وچشمهای بازتر
؛پائیز؛ یا ؛بهار؛
فرقی نمی کند کافیست
چشمهای تو اقامه شود
افطاریهای ما همیشه قشنگ بوده است
رفیق نیا
سلام
ممنون که باز به شعر های من لبخند زدی و از دهانت شعر ریخت !
کنار این سفره برای کویر لبهای من جرعه ای آب دعا کن ...
سلام سارا
فقط سارا . ت قلم جویده ای که من افتخار آشناییش دارم !...
همین و دیگر ...هیچ کسی نیست ...باور کن سارا ...
دعوتی..........
سلام به سکینه ای که ساراست
آرامشی که پر است از هیاهو
نوشته هایت به دلم نشست
و من نیز همان درخت خیابانی هستم
که
پاییز همیشه رژ قرمزش را به رخم میکشد
منتظرتم برای یک آشنایی تازه و البته تبادل لینک
سلام عزیز
شعرت رو خوندم
کار بسیار زیبایی بود و لذت بردم
از ایهام ابتدای کار خوشم اومد
البته اگر به جای تو بودم سطر آخر رو نمی نوشتم
ممنون
موفق باشی
تاخیرم را ببخش سارای عزیز
در این شعرپیشرفت خوبی داشتی ووازه ها خیلی خوب کنار هم نشسته بودند واحساس وعمق نگاهت را به مخاطب می رساند
(میام
می خونم)
(اومدم
خوندم)
باریک(باریکلا)
می دونم
میای
می خونی
چیزی نمیگی ......
اما بگم که حضورت حس میشه ...
سلام سارا . ممنونم از حضورت نگاه مشترکی که گفته بودی در زمینه شعر داریم .
من فکر می کنم این اثر از منسجم ترین شعرهایی هست که از شما خوانده ام .ولی قصد دارم با اجازه تو کمی تغییرش دهم.
حتی در انتهای این مرداد
پاییز
رژ خوشرنگ لبهاش را
به رخ درختهای خیابان می کشد
ضمیر اشاره حذف شود حتما شعر تو تاویل گسترده تری می یابد .در سطری هم که گفته ای " همراه رقص برگ ها " بهتر نبود می گفتی با " رقص برگها " این را به خاطر موسیقی شعرت می گویم .
به هرحال از شعرت لذت بردم و خوشحالم که هر رفعه شعری بهتر از قبل می خوانم و این بهترین اتفاق است برای یک شاعر . البته این پیرشفت از دید من است ممکن است بعضیها مخالف این موضوع باشند .
سلام
اولا ماه رضان بر تو مبارک و طاعاتت قبود. من رو هم دعا کن.
دوم: شعرت رو خوندم. از اون شعرهایی بود که بیشتر رو حسش کار کرده بودی تا زبان و شعریت.
اضافات تشبیهی تو شعر بود که با شناختی که ازت دارم می دونم حتمن عمدی بوده. اما به شعرت لطمه زده .
یک بار شعرت رو بی غیرت بخون ! یعنی بی غیرت داشتن رو کلمات ...ببین به حذف و زبان بهتری می رسی؟
ماندگار باشی
سلام
بروزم ومنتظر
حضورم از کجا حس میشه؟؟؟؟؟؟؟
ببخشید که نفس کسایی که میان اینجا هم ثبت میشه !!!
زیبا بود عزیزم.ماندگار باشی.التماس دعا.
سلام سارا
شعر خوبی بود
خوب به لحاظ فضایی که داشت
فضایی که مخصوص به خودت است
امما زبانی که گاهن با این فضا جور در نمی آد
زبانی تغزلی با موضوعهای بکر چندان خوب نمی افتد
موفق باشی
سلام سارا خانم....
بسیار زیبا بود و از اعماق قلبم به شما تبریک میگم.
خیلی خوشحالم که اینجارو پیدا کردم و میخوام به من قول
بدید هر وقت آپ کردید خبرم کنید.
برقرار باشید
و
سبز
سلام به دوست عزیزم
من یه وبلاگ تازه تاسیس کردم
خوشحال میشم
بیای و نظر زیباتو در مورد سروده ای که گفتم بدی و
منو به ادامه ی این وبلاگ دل گرم کنی
پس زود بیا من
منتظر نظر زیبات هستم
در پناه حق
تا بعد
خدانگهدار
سلام به دوست عزیزم
من یه وبلاگ تازه تاسیس کردم
خوشحال میشم
بیای و نظر زیباتو در مورد سروده ای که گفتم بدی و
منو به ادامه ی این وبلاگ دل گرم کنی
پس زود بیا من
منتظر نظر زیبات هستم
در پناه حق
تا بعد
خدانگهدار
به روزم.منتظر قدمهات.همرا با نقد...
عشق داند....
سلام
امیدورام تاخیرمو ببخشید
شعر خیلی زیبایی بود خانم سارا بهتون تبریک می گم
موسیقی شعر با توجه به کارهای قبلی تون زیباتر و جا افتاده تر بود
شعر دارای ساختار نسبتا خوبیه
کلمات و ایماژها با وقارتر و متشخص تر از قبل در جشن شعرتون شرکت می کنند و بستر سازی های مناسبی برای عشق بازی شان فراهم می شود ...همه اینها یعنی آفرین یعنی دست مریزاد
اما...
در ابتدا به نظر میرسه شعر در چند اپیزود قصد خودنمایی داره که این اتفاق نمی افته
شعر یک شعر راحت الهضمه و هیچ جای شعر ذهن مخاطب رو درگیر نمی کنه. نیمه روایتی که در این شعر اتفاق می افته گره افکنی نمی کنه و رخصتی به برداشت های هرمونتیکی نمیده.
میدان زیبایی شناختیی که این شعر تولید میکنه بیشتر مربوط به ایماژهایی ست که اگه با یک نگرش سیستمی به اونها نگاه بشه دارای ساخت اندام وار مناسبی نیستند. قصد ندارم کارتون رو با دیدی فرمالیستی بررسی کنم اما چندتا نظر شخصی که ایرادی نداره !
در بند اول شعرتون حضور مرداد چیزی جز یک تقابل خطی ساده با پاییز نیست و در ادامه کار دلیلی برای حضور این کلمه پیدا نمی کنیم....
(حرف برای گفتن زیاده که مجال بیشتری رو می طلبه، مجبورم سریع بگذرم شما ببخشید)
در بند دوم شعر "همراه رقص برگ ها" یک تصویر کلیشه ایست که میشه باز سراییش کرد.
فضای شعر یک فضای آرام و پنهانی ست که رقص بهمش میزنه. بگذارید این معاشقه در سکوت اتفاق بیافته.
و در بند آخر میشه خط آخرش رو حذف کرد.
یه پیشنهاد اینکه رندانه توی شعرتون پاگردها و ارجاعاتی بگذارید که ذهن مخاطبتون رو قلقلک بده
اصل حذف و اصل فصل رو بیشتر به کار ببرید تا اجازه تفسیرها و تاویل ها رو از مخاطبتون نگیرید...
بدون اجازه یه کوچولو تغییراتی توی شعرتون دادم که به صورت خصوصی براتون ارسال می کنم...
باز هم بابت شعر زیباتون بهتون تبریک میگم.
رمضانتون عاشقانه...
التماس دعا
سلام
ممنون از اینهمه حوصله و این همه دقت
منتظر می مونم
رمضانتون پر دعا
التماس دعا
سلام عزیزم
آپم بدو بیا
سلام عزیزم.
طاعات و عباداتتون قبول حق.
زیبا بود.
آپم.یه سری بزن
سلام دوست من
طاعات قبول.کار زیبایی بود.دستت درد نکنه.
من هم با یه غزل بروزم و چشم انتظار
سلام
این فقط یه پیشنهاده...
سعی کردم زیاد تغیرش ندم
بازم جسارتمو ببخشید
بابت جوابتون خواهش می کنم
شعر خوبی بود و ارزش وقت گذاشتن رو داشت
به قول عزیزی : ما فقط با ایثار آنچه که داریم می توانیم حفظش کنیم
در ضمن دعوتید به یک کار متفاوت در وبلاگم
اما شعر...
حتی در حوالی همین تا...
...بستان
پاییز
رژ خوشرنگ لبانش را
به رخ درختهای این خیابان می کشد
ما همسایه همیم و هم سایه همین درخت ها
لا به لای برگ ها
با هر بهانه ای که باد می وزد
شکوفه های تو از لبانت می ریزد و
برگ های من از تنم
ما درختیم
شبیه درخت های همین خیابان
ممنونم
سلام دوست عزیز
خوشحال میشوم بصرف یک استکان غزل پذیرای شما باشم
از حضورت خواهم آموخت
ممنون[گل]
درود
درخت ها زیبایند
سلام
بابت حضور و نظراتتون ممنون
پیرو نظراتتون:
شعر یه شعر عامیانه است و از ظرفیت های زبانی این نوع می تونه استفاده کنه.
از لحاظ عروضی وزن شعر فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن است
یه جاهایی از اختیارات شاعری استفاده کردم
با توجه به اختیارات شاعری از لحاظ وزنی مشکلی نداره فقط مصرع اول و پنجم رو از ظرفیت های شعر عامیانه استفاده کردم که در زبان نوشتاری توجیهی براشون وجود نداره
بازم ممنون
سلام
زیبا
آفرین به این حس
شرمنده که چند وقت دور بودم و نخوندمت
سلام شاعر
و سپاس از حوصله تان
سلام
نماز وروزه هاتان همقد عشقتان
زیرپای آینه سفره ای پهن است
افطاری مهمان ما
گرچه جزکلمات شیرین چیز قابلی نیست
هرچه ازدوست رسدنیکوست
لحظه هایتان آینه آینه روشنی!!!
سلام سارا .
به روزم و منتظرت با یک شعر .
زیبا بود . . ما همسایه ایم و بعد ما درختیم! . . مرسی . .
سلام
نماز وروزه هاتان همقد عشقتان
زیرپای آینه سفره ای پهن است
افطاری مهمان ما
گرچه جزکلمات شیرین چیز قابلی نیست
هرچه ازدوست رسدنیکوست
لحظه هایتان آینه آینه روشنی!!!
از فروردین 10 روزی نگذشته بود که نزول اجلال کردم !!
سلام فرزندم
ده فروردین پیوسته گرامی بود...
روزی که آسمان هدیه ای دیگر به ایران زمین داد
دور نباشد که با قدم و قلم خویش
ایران عزیز را بر بام دانش و متانت دنیا بنشانید
آمین
دست حق نگهدارتان
آمین