یادم رفت ...

امروز یادم رفت برای رفع تشنگی بارون دعا کنم
یادم رفت زمستون نزدیکه و
من باید برای پیدا کردن یک لونه برای کلاغ پرحرف محله مون
منت اون کاج پیر و بد اخلاق رو بکشم ...!
امروز اینقدر بدعنق و بی حوصله بودم که وقتی
از جلوی بقالی جعفر آقا رد شدم
یادم رفت سر به سرش بذارم تا یه کم از حال و هوای
ننه خاتون بیاد بیرون و زیاد هم به بچه های بی معرفتش فکر نکنه
حتی یادم رفت بهش سلام کنم....
امروز وقتی که بارون میومد یادم رفت
پنجره اتاقمو باز کنم تا بارون بیاد تو
و پرده و فرش هارو خیس کنه ...
بعد مامان بیاد و دعوام کنه و من
از همین ترشرویی هاش احساس کنم
روز به روز بیشتر دوستش دارم....
اصلا امروز کلاً یادم رفت زنده ام ....
کاش فردا یادم نره ...

نظرات 12 + ارسال نظر
آرمان پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 10:26 ق.ظ http://www.fucker.blogsky.com/

سلام...
خیلی زیبا می نویسی.
امیدوارم همیشه موفق باشی
خدا نگهدار

جواد پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 10:36 ق.ظ http://StudioX.ir

سلام ...
به قول رفقا : آپم !!!!
یه سر به ما هم بزن

رویا پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 12:08 ب.ظ http://romana.blogsky.com


سلام سارا جون خوبی؟!!!!!!!!!!!!

سر زدم دیدی؟ من هم آپیدم.


به آرزوهای قشنگت برسی............


رویا

عشق سرد پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 06:04 ب.ظ http://www.yaram.blogsky.com

سلام خوشبحال تو و جعفر اقا_هر روز برای زندکی کردن فرصتی هست_داستان عشقی من رو خوندی

سمیر پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 08:22 ب.ظ http://daftareeshghnevis.blogsky.com/

این روزها خیلی چیز ها از
یاد این اشرف مخلوقات میره
یادش میره لحظه ای رو که خدا شونه هاشو بوسد
یادش میره سبزی برگایی رو که روزی سبز بودن
و لهشون میکنه
یادش میره محبت رو ٬صداقت رو و حتی آرزو هاشو
این روزها اون فقط دتیا رو می بینه
یادش میره آخرت
یادش میره عشق
یادش میره خودش
حتی گاهی اوقات خدا هم از یادش میره
این روزها آدمی دچار نسیانی تلخه
که گویی تنها وقتی به یاد خواهد آورد
همه چیز رو که همه چیز رو از دست داده باشه
روزی که با دستای فرشته مرگ از خواب دنیوی بیدار شه
به نظر تو اون روز خیلی دیر نیست
چرا هست
خیلی ام دیره
بیا لااقل ما خودمون بیدار بشیم
و به یاد بیاوریم
پیش از این که بیدارمون کنن
و به یادمون بیارن
..........................
سلام آبجی سارا
ممنون که خبرم کردی
موفق باشی و عاشق
یا حق

ذهن پوچ پنج‌شنبه 18 مهر 1387 ساعت 11:19 ب.ظ

و به آنان گفتم
هرکه در حافظه چوب ببیند باغی صورتش در وزش بیشه شور ابدی خواهد ماند . . .
جالب بود . . .
دلم نمیخواد مثل بقیه همش از این نظرهای آبکی و سوری بدم . . .
اما خیلی خسته میشم و یه عالمه کوفته...
سعی میکنم بعد ازین اگه سوادم رسید یه کم نقد کنم . . .
البته اگه برسه که نمییییرسه.نتیجه گیری : اینا همش نکات انحرافی بودن حالا حالا نمیتونم نظر خوب بده.ولی همین که خبرم میکنی واسم یه دنیاسسسسست.ممنون

فرشید جمعه 19 مهر 1387 ساعت 04:40 ق.ظ http://farshidx.blogsky.com

سلام سارا خانم گل
رفقای جدید؟!
نه ...تکذیب میکنم!
-------------------------
نوشته ی بسیار زیبایی بود
آفرین بر تو و احساس زیبات
موفق باشی

جلالی جمعه 19 مهر 1387 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.hamgeryeh.blogfa.com

سلام دوست عزیز

مطالب وبلاگت زیباس .... دوست داشتی سری هم به وبلاگ من بزن

راستی اگه دوست داشتی منو هم لینک کن به نام هم گریه

موفق باشی ......

[گل][بدرود]

دلسوخته-منتظر جمعه 19 مهر 1387 ساعت 12:16 ب.ظ http://WWW.ghebleye-mashogh.blogfa.com

سلام
ممنون که خبرم کردین
خیلی خیلی قشنگ نوشته بودی
یادم رفت که زنده ام ....
قشنگ بود . همینو می تونم بگم . لذت بردم
راستی . من هم آدم فراموش کاری هستم[نیشخند]

در ضمن
که گفتم من زیاد نمی آم تو نت .
شرمنده که دیر به دیر می آم

موفق باشی
یا علی

الیاد شنبه 20 مهر 1387 ساعت 11:23 ق.ظ http://since1989.blogsky.com

چرا آخه گریه؟

نمی دونم این مدت رو به راه نبودم.. اما بی معرفت نیستم!!

:) فقط ببخش

علی یکشنبه 21 مهر 1387 ساعت 09:30 ق.ظ http://sahargaheomid.blogsky.com

سلام
قلم زیبائی دارین. موفق باشید.

کامران چهارشنبه 1 آبان 1387 ساعت 12:45 ب.ظ http://www.kamranjun.blogfa.com

سلام خوبی گلم وبلاگ شما که اینقدر بازدید کننده داره چرا کسب درامد نمی کنی بیا تو وبلاگم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد